باران می آمد و روی شیروانی ترانه می نواخت: ترانه ای که اگه آدم اون رو شب، در امنِ آغوش او گوش کنه زیباترین ترانۀ دنیاست. هر قدر باد شدیدتر باشه و بارون تند تر بیاد بازوهاش محکمتر دورت فشرده میشه و تو توی بغلش راحت تری و دیگه از هیچ چیز نمی ترسی. دست کم این احساس منه. تمام عمرم صدای بارون روی شیروانی رو تنها شنیدم. بارون دوست نداره کسی تنها ترانه اش رو گوش بده. من ناکامیش رو خوب حس می کنم

Your Comment Comment Head Icon

Login